-
گریه
چهارشنبه 11 خردادماه سال 1390 10:01
امشب گریه میکنم,گریه میکنم برای تو,برای خودم,برای تموم اونایی که خواستن گریه کنن نتونستن,برای تمام اون چیزی که خواستی و نبودم,خواستم وبودی, امشب گریه میکنم به وسعت دریا,به وسعت بیشه,به وسعت دل عاشق,برای تو,برای تو,و به پاس تمام تحقیرهایی که از دیگران شنیدم و هنوز شکست نخوردم...
-
زندگی
شنبه 7 خردادماه سال 1390 12:34
زندگی راز بزرگیست که در ما جاریست , زندگی فاصله ی آمدن و رفتن ماست زندگی وزن نگاهیست که در خاطره ها می ماند , شاید این حسرت بیهوده که در دل داری , گرمی امید تورا خواهد کشت , زندگی درک همین اکنون است , زندگی شوق رسیدن به فردایست که نخواهد آمد...................
-
معشوق
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1390 13:30
از یک عاشق شکست خورده پرسیدم: بزرگترین اشتباه؟گفت عاشق شدن گفتم بزرگترین شکست؟گفت شکست عشق گفتم بزرگترین درد؟گفت از چشم معشوق افتادن گفتم بزرگترین غصه؟گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن گفتم بزرگترین ماتم؟گفت در عزای معشوق نشستن گفتم قشنگترین عشق؟گفت شیرین و فرهاد گفتم زیباترین لحظه؟گفت در کنار معشوق بودن گفتم بزرگترین...
-
تقویم
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 14:16
یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم,امروز هم گذشت,با مرور خاطرات دیروز,با غم نبودنت و سکوتی سنگین,و من شتابان در پی زمان بی هدف,فقط میروم,میروم,یاس ها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما,گرمی مهر تو میخواهند,غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند,میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی,صدای قدم هایت را میشنوم اما تو...
-
کیمیاگر
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 09:01
تحقق بخشیدن به افسانه شخصی یگانه وظیفه آدمیان است. همه چیز تنها یک چیز است.و هنگامی که آرزوی چیزی را داری. سراسر کیهان همدست می شود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی. کتاب کیمیاگر پائلو کوئلیو
-
...
پنجشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1390 15:10
گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود زندگی،عشق،اسارت،قهر،آشتی، همه بی معنا بود
-
گناه
یکشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1390 19:07
من اومدم بین خوبا آشتی کنم باهات خدا به کی بگم پشیمونم از این همه جرم و خطا ببین که من روم نمی شه سرم رو بالا بگیرم میون زندون گناه ببین خدایا اسیرم ولی شنیدم از کرم غمارو از دل می بری تو ماه خوب مهمونی گناه کارام می خری
-
۱۳ خط برای زندگی
شنبه 17 اردیبهشتماه سال 1390 13:17
۱۳ خط برای زندگی:طبق نظر گابریل گارسیا مارکز:ولی نمیدونم منبعش درسته یا نه ولی امیدوارم درست باشه ۱:دوستت دارم,نه به خاطر شخصیت تو,بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم 2:هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود 3:اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد به این...
-
دیوار
پنجشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1390 13:23
دیوار نوشته ای مربوط به ویرانه های جنگ جهانی دوم: خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد تا خدا هست جایی برای نا امیدی نیست.....
-
.......
سهشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1390 19:50
تقدیم به امید زندگانی ام، تقدیم به شکوه شب و شکوه مهتاب، تقدیم به اشکهای سوزان روی کوه گونه هایت ، تقدیم به خنده های دلنشینت و نگاه های پنهانت . تقدیم به تو ای خیال من ای آسمان قلبم و ای سرچشمه ی الهام من تقدیم به تو ای محبوب ترین قلبم. تقدیم به تو که یادت از فکر من ، عشقت در قلب من ، و نگاهت همیشه در ذهن من ماندگار و...
-
مهدی جان
دوشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1390 08:40
چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی * چه بغضها که در گلو رسوب شد، نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر بدوش بت شکن * خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی برای ما که دلشکسته و خسته ایم نه * ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام * دوباره صبح، ظهر، غروب شد، نیامدی
-
شعر از بهار
جمعه 9 اردیبهشتماه سال 1390 23:11
باید آهسته نوشت. بادل خسته نوشت با لب بسته نوشت. گرم و پر رنگ نوشت. روی هر سنگ نوشت. تا بدانند همه که اگر دوست نباشد دل نیست http://rainysky.blogsky.com/ حتما دیدن کنید
-
یکی هست
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1390 14:49
یکی هست، تو قلبم، که هر شب واسه اون می نویسمو اون خوابه نمی خوام بدونه واسه اونه که قلب من اینهمه بی تابه یه کاغذ، یه خودکار، دوباره شده همدم این دل دیوونه یه نامه، که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه یه روز همین جا توی اتاقم یکدفعه گفت، داره میره چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره گریه می کردم درو که می...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1390 00:55
دنیا دنیایه نامردیه تا میتونی تو این دنیا برا خودت کسی باش نه واسه اونایی که تورو فقط واسه کار خودشون میخوان و فقط باید اونجوری باشی که اونا میخوان این حرفا تو دلم بود گفتم تو وبلاگم بذارم شرمنده
-
......................
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 16:04
این بار که از زیر داربست انگور و ماه برمی گردی دستمالی بیاور هیچ می دانستی مهربانی ام دارد خاک می خورد؟ یا هیچ می دانستی دوستت که دارم زیباتری؟
-
قسم
جمعه 2 اردیبهشتماه سال 1390 19:13
قسم به عشق هردومون قسم خیلی برات دلواپسم همش دارم حس می کنم به دست تو عروسکم حرفای تو پوشالیه وصال تو خیالیه بغضم داره می ترکه وای که دلم چه حالیه فاصله های بین ما خیلی زیادن واسه من این که می گی دوسم داری فقط خیاله واسه من دلم رو صادق می کنم عشقم رو ثابت می کنم دلم رو قربون تو با دلیل و منطق می کنم اگه بگی دوسم داری...
-
پرستو
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1390 20:25
پرستو باشم و از بام هستی بخوانم نغمه های شوق و مستی سرودی سرکنم با خاطری شاد سرود عشق و آزادی پرستی "فریدون مشیری"
-
شب دلواپسی
دوشنبه 29 فروردینماه سال 1390 23:18
شب دلواپسی هامو سحر کن نذار غربت تو رو از من بگیره بیا تا با جنون رد پاهایت خیابون حس بر گشتن بگیره شب دلواپسی ها مو سحر کن تو سهم گریه ها و خنده هامی کی گفته دوری و نیستی ورفتی؟ کی گفته؟ تو یه عمره که باهامی میخواستی غم نبینی که نبینم میخواستم نبض دستات مال من شه میخواستم تا ته دنیا بمونی نه که سال جنونت مال من شه تو...
-
بی نام
دوشنبه 29 فروردینماه سال 1390 13:13
به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگی به شبنم مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه های من بی تو تجربه کردن مرگه زندگی کردن بی تو من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم از سکوت و گریه شب به تو حجرت کرده بودم با گل...
-
متن کوتاه
یکشنبه 28 فروردینماه سال 1390 10:52
یک بار خواب دیدن تو… به تمام عمر میارزد پس نگو… نگو که رویای دور از دسترس، خوش نیست… قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولی دل دریایست… تاب و توانش بیش از اینهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد براش بنویس دوستت دارم آخه می دونی آدما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو از یاد می برن ولی یه نوشته , به این سادگیا پاک شدنی...
-
یک عمر
جمعه 26 فروردینماه سال 1390 13:11
ا یک عمر عمری ست دلم به شوق تو پابند است چشمم به رسیدنت ارادتمند است از روز رسدنت مرا ترساندند شمشیر تو انحنای یک لبخند است
-
هم سفر
یکشنبه 21 فروردینماه سال 1390 21:26
هم سفر در این راه طولانی - که ما بی خبریم و چون باد می گذرد بگذار خرده اختلاف هایمان با هم باقی بماند خواهش می کنم ! مخواه که یکی شویم ، مطلقا یکی مخواه که هر چه تو دوست داری ، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم یک...
-
مهربانم
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 21:22
از طرف اونی که تنهاست .تنها اومده.تنها میره.تنهاش میذارن .تنها نمیذاره.تنها یه آرزو داره تنهاش نذاری مهربانم یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا بین آدمهایی که همه سردو غریبند با تو تک و تنها به تو می اندیشه و کمی دلش از دوری تو دلگیر است. مهربانم ای خوب من یاد قلبت باشد یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته بر در مانده هر شب...
-
چند شعر عشقولانه
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 13:28
دلم گم کرده راهش را ، و چشمانم نگاهش را / شبیه آسمانی که ، شبی گم کرده ماهش را . تو طراوت بهاران ، تو سخاوت زمینی / در کرانه های قلبم ، بهترین ، تو بهترینی . عشق برای یک مرد فقط صفحه ای از کتابه ولی برای یک زن تموم تاریخ زندگیشه . در کوهپایه های عشق دست کسی را مگیر وقتی میدانی که در قله او را رها میکنی . بر عشق توام...
-
مصاحبه در خواب با خدا
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1390 14:48
مصاحبه در خواب با خدا خدا گفت:می خواهی با من مصاحبه کنی؟ گفتم:اگر وقت داشته باشی خدا لبخندی زد و گفت:وقت من بی نهایت است و برای انجام هر کاری کافی است.چه سوالاتی در ذهن داری؟می خواهی از من بپرسی؟ گفتم:چه چیزی بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟ خدا جواب داد این که آنها از کودک بودن خسته می شوند و عجله دارند...
-
شعرکوتاه
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1390 20:49
تقدیم به او که به رسم جاده ها دور است اما به رسم دل با او هیچ فاصله ای نیست وحشت از عشق که نه ، ترس من فاصله هاست ، وحشت از غصه که نه ، ترس م خاتمه هاست ، تزس بیهوده ندارم صحبت از خاطره هاست ، خنده بر لب می زنم تا کسی نداند راز من ورنه این دنیا خندیدن نداشت* * دوست خوب مثل عطر فروشه اگه از عطرش بهت نده بوش بهت می رسه...
-
نفسم
یکشنبه 7 فروردینماه سال 1390 18:10
نفسم به شماره افتاده است ز تنگی دل کجاست سنگ صبور قصه مادر تا بر کند نیزه های غم را که فرو رفته اند در جگرم تو را چه می شود ای دل؟ که چنین خود را آماج نیزه های تیره رنگ می کنی! تو که باغچه بودی تو که یاد گلها،دانه های سبز را، در خود زنده می داشتی چه شد آخر!؟ کدام دست پلید آن دانه های پیچک غم را در خاک گرم تو پاشید غم...
-
زندگی زیباست اگرچه سخت است
دوشنبه 1 فروردینماه سال 1390 20:46
میدانم نمی شود معنا کرد ... زندگی زیباست اگرچه سخت است جاده ای است هموار اگرچه پرپیچ و خم است دفتری است کوچک اگرچه پر معناست آسمانی است آبی اگرچه گاهی بارانی خاطراتش زیباست اگرچه پر معماست و در آخر ... دریایی است طوفانی که ساحلش آرام و قرار ندارد.
-
سال نو مبارک
دوشنبه 1 فروردینماه سال 1390 00:04
براستی رسیدن این عید سعید باستانی همراه با روئیدن جوانه ها و درختان و نو شدن جسم ها و جانهای عاشقان را تبریک و تهنیت گوییم . دلهامان را نزدیک ، دستهامان را به همدیگر بدهیم و در سال جدید با یاری هم منظری زیبا و زندگی خاطره انگیز خلق کنیم . ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها ای تدبیر کننده روز و شب ای دگرگون کننده حالی...
-
سایه
شنبه 28 اسفندماه سال 1389 16:27
حاصلی از هنر عشق ِ تو جز حرمان نیست آه از این درد که جز مرگ ِ من اش درمان نیست این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم که بلاهای وصال ِ تو کم از هجران نیست آنچنان سوخته این خاک ِ بلا کش که دگر انتظار ِ مددی از کرم ِ باران نیست به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست این چه تیغ است که در هر...