داستان کوتاه و شعر

کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی نرخ یوسف شکند گر تو به بازار آیی

داستان کوتاه و شعر

کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی نرخ یوسف شکند گر تو به بازار آیی

مهربانم

از طرف اونی که تنهاست .تنها اومده.تنها میره.تنهاش میذارن .تنها نمیذاره.تنها یه آرزو داره تنهاش نذاری 

مهربانم 

یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا بین آدمهایی که همه سردو غریبند با تو تک و تنها به تو می اندیشه و کمی دلش از دوری تو دلگیر است.  

مهربانم 

ای خوب من یاد قلبت باشد یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته بر در مانده هر شب و روز دعایش اینست :زیر این سقف بلند هر کجایی هستی به سلامت باش و دلت همواره محو شادی و تبسم باشد. 

مهربانم 

ای خوب من یاد قلبت باشد یک نفر هست که دنیایش را همه ی هستی و رویایش  را به شکوفایی احساس تو پیوند زده و دلش میخواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد. 

مهربانم 

یاد قلبت باشد یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است و به یادت هر صبح گونه ی سبز اقاقی را از ته قلبت و دلش می بوسه با دلی سبز و پر از آرامش 

عاشقانه دعا میکند: 

که تو راهی خانه خورشید شوی 

به شب معجزه و آبی فردا برسی 

می گوید شقایق ها هرگز نمی میرند 

پس تا مرگ شقایق ها دوستت دارم 

تقدیم به بهترینم  ss

رضا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد