شب دلواپسی هامو سحر کن
نذار غربت تو رو از من بگیره
بیا تا با جنون رد پاهایت
خیابون حس بر گشتن بگیره
شب دلواپسی ها مو سحر کن
تو سهم گریه ها و خنده هامی
کی گفته دوری و نیستی ورفتی؟
کی گفته؟ تو یه عمره که باهامی
میخواستی غم نبینی که نبینم
میخواستم نبض دستات مال من شه
میخواستم تا ته دنیا بمونی
نه که سال جنونت مال من شه
تو تاریخی ترین تندیس عشقی
دلم میخواد عمری مال من شی
تو کشف تازه ای از جنس عشقی
میخوام اسطوره عاشق شدن شی
شعر زیبایی بود به ما هم سری زنید
خیلی قشنگ بود
جالب بود
دلتنگی حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند