داستان کوتاه و شعر

کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی نرخ یوسف شکند گر تو به بازار آیی

داستان کوتاه و شعر

کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی نرخ یوسف شکند گر تو به بازار آیی

تو نمیای من میمیرم

بزار برات بگم گلم بدون تو مرده دلم
آزومو رو تن ماه نوشتمو منتظرم
منتظر یه اتفاق،حادثه ی عبور تو
من موندم تو فاصله ها با حسرت حضور تو
حالا با حسرت دلم یه دنیا دلتنگت شدم
دلو به دریا زدمو غرق موج نگات شدم
ساحل من تو بودیو تو خوابمم نیومدی
ببین چه ساده میمیرم تو حسرت تو لعنتی
خواستم بمونیو زخم شبو مرهم کنی
تو رفتیو نموندی تا تب منو بیشتر کنی
خواستی منو درکم کنی گفتی میخوای ترکم کنی
از عشقتو میسوختمو تو میخواستی سردم کنی
این عاشقت بی قایقه تو این دریای بی ساحل
تو رویاهام میبینمت، زهی خیالای باطل
باز نگاه و صدای تو اشکای من به یاد تو
تو این دریای بی ساحل قصه ی عشق برای تو
موج نگات صخره ی دل شکسته قایق من
بازم میخوام زنده کنم رویای با تو بودنو
فرصت بده یه بار دیگه بیام پیشت ببینمت
آرزومه قبل از مردن یه بار دیگه ببوسمت
به روم نیار، که میدونم هیچوقت به تو نمیرسم
بدون شک تو رویایی آره منم یه کابوسم
خاطراتو ورق بزن از تو نگاه سرد من
به من بگو آخه چرا؟بگو چی بود گناه من؟
خواهش دستای نسیم شبو به صبح میرسونه
عاقبت من چی میشه؟تو ندونی کی میدونه؟
آرزوهامو خط زدم ته ترانه رسیدم
آخر قصه مون اینه:تو نمییای من میمیرم

نظرات 2 + ارسال نظر
ms چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:34 ب.ظ

خیلی قشنگ بود

الناز شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 07:00 ب.ظ

قلب تو قلب منه دوری تو مرگ منه خوشی من بودن تو نبودنت درد منه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد